پرسان
ثبت نام
راهنما
دانلود اپلیکیشن
نگارش نهم -
بازگشت
narges
نگارش نهم
.
یه انشا با موضوع گذر رودخانه بگید لطفا هوش مصنوعی جواب بده هم بد نیست
جواب ها
Raha
نگارش نهم
من و خواهرم دیروز به رودخانه رفتیم و از رودخانه گذر کردیم شرمنده تخیلم پایینه
Dely...♡
نگارش نهم
روز بود و روزگاری...............
reyhaneh
نگارش نهم
از هوش مصنوعی گرفتم گذر رودخانه رودخانه آرام و بیوقفه از دل کوهها و دشتها میگذرد، گویی قصهای بیپایان را روایت میکند. صدای جریان آب، موسیقی طبیعت است که با سنگها نجوا میکند و درختان را به رقص وامیدارد. هر قطره از آب، داستانی از سفر طولانیاش دارد؛ از دل باران آغاز شده و با امید به دریا میپیوندد. رودخانه گاهی پرخروش است و گاهی آرام، اما هرگز نمیایستد. گذر آن از میان مزارع، زندگی میبخشد و از کنار روستاها، کودکان را شاد میکند. در انتهای مسیر، رودخانه میداند که به دریا خواهد رسید؛ همانجا که آغوش بزرگ طبیعت برایش باز است. مثل ما انسانها، رودخانه نیز میداند که هر سختی، پایانی شیرین دارد. بفرما
fati_w
نگارش نهم
بیفرماییددد هوش مصنوعی الفاتحه صلوات😔😂
سولار :)
نگارش نهم
بفرما❤
درسا
نگارش نهم
سلاممم انشاء: گذر از رودخانه امروز تصمیم گرفتم از رودخانه عبور کنم. هر بار که از کنار آن میگذشتم، در دل خود احساس کنجکاوی و ترس داشتم. آب رودخانه بیوقفه و با قدرت در حرکت بود و صدای آن از دور به گوش میرسید، گویی میخواست مرا دعوت کند که وارد دنیای درونش شوم. وقتی به آب نزدیک شدم، حس عجیبی داشتم. اولین قدم که به آب گذاشتم، سردی آن تمام بدنم را فرا گرفت، اما آب شفاف و آرامشبخش بود. با هر قدمی که جلوتر میرفتم، جریان آب بیشتر به من فشار میآورد و گاهی به عقب میبرد. این باعث شد احساس ترس کنم. آیا میتوانم از این آب عبور کنم؟ اما به یاد آوردم که در زندگی هم چنین لحظاتی پیش میآید. گاهی به نظر میرسد که مشکلات و موانع غیرقابل عبور هستند، ولی باید به حرکت خود ادامه دهیم. وقتی در برابر رودخانه ایستاده بودم، گفتم که اگر این رودخانه میتواند از میان سنگها و موانع عبور کند، من هم میتوانم. با این تفکر، هر قدمی که به جلو برداشتم، احساس اعتماد به نفس بیشتری داشتم. دیگر ترس نداشتم و تنها در پی عبور از رودخانه بودم. هنگامی که به وسط رودخانه رسیدم، احساس میکردم که با جریان زندگی همراه شدهام. دیگر نگران نبودم، زیرا فهمیدم که عبور از چالشها جزئی از مسیر رشد است. هر قطرهای که به من برخورد میکرد، مانند تجربهای جدید بود که به من قدرت میبخشید. وقتی به طرف دیگر رودخانه رسیدم و به پشت سر نگاه کردم، دیدم که چقدر تغییر کردهام. دیگر ترسی از مشکلات نداشتم. رودخانه برای من یادآوری شد که در زندگی هم باید همیشه به جلو حرکت کنیم، حتی اگر جریان زندگی پر از موانع باشد. تاج لطفا
سوالات مشابه
لیست سوالات مشابه